« آ » حرفی
آللاهدان اوزولمییه نه اؤلوم یوخدور .
«کسی(بیماری) که امیدش را از خدا قطع نکرده نمیمیرد.»
آتا اولماق آساندی ،آتالیق ائتمک چتیندی.
«پدر شدن سهل است ،ولی پدری کردن سخت.»
آتا چاتئنجاغ اششه یه مین!
«تا زمانیکه به اسب برسی سوارخر شو!»
آت آلماغا جاوان یوللا،قیز آلماغا قوجانی.
«جوان را برای خرید اسب بفرست و پیر را برای دختر(عروس).»
آت آلمامیش آخیر چکیر .
«قبل از اینکه اسب را بخرد آخورش را میسازد.»
آتا دوغریب بالایئیر .
«پسر دنباله رو پدر میشود».
آتاسین دونقوز قاپمیش اوغلونوایلان چالمیش.
«پدرش را خوک گاز گرفته و پسرش را مار نیش زده».
آتاسئنا خیری اولمایان کیمه خیری اولار؟
« کسی که به پدرش خوبی نمیکند به چه کسی خوبی میکند»؟
آتا سین گورمه ین شاهلئق ادعاسی ائدر.
«هرکه آبا و اجدادش را نشناسد ادعای پادشاهی می کند».
آتا سیندان قاباقا دوشه ن تولانی قورت یئیه ر.
«توله ای که جلوتر از پدرش راه برود طعمه گرگ می شود».
آتالار سوزو حکمتدی.
« سخن پدران پندآموز است».
آتالار سوزو عاغلئن گوزو.
«سخنان پدران(ضرب المثلها) چشم عقل هستند».
آتا مالین درج ایله، اونا گوره خرج ایله.
«ارث پدری رو حساب کن به اندازه آن خرج کن »
آتام ایله آتانی دئینجه ،اوزوم ایله اوزونو دئه.
«داشتم داشتم حساب نیست ،دارم دارم حساب است ».
آتام ائوینده بایلق باشی ،اریم ائوینده تویوق آشی.
« »
آتامی آنامی آتمیشام تکجه سنی توتموشام.
«پدر و مادرم را انداخته و تک تو را چسبیده ام».
آتامین اؤلمه سیندن قورخمیرام، قورخیرام عزرائیل قاپیمی
تانیا.
«از مرگ پدرم نمیترسم ،ترسم از این است که عزرائیل در خانهام را
بشناسد».
آتا مینمه یین بیر عیبی وار، آت دان دوشمه یین مین عیبی وار(آتا
مینمه ک راحتدیر، آت دان ینمه ک چتیندیر).
«اگر سوار بر اسب شدن یک عیب و ایراد داشته باشد، از آن افتادن و پیاده
شدن هزار مورد و مسئله دارد(رسیدن به ثروت و مقام خوشایند ولی از دست دادن آن سخت
و ناگوار است
)».
آتان بیلیجی دی سنه نه؟.
«گيرم پدر تو بود فاضل-از فضل پدر تو را چه حاصل»
آتان سوغان آنان ساریمساق اوزون نجه اولدون گول به سر؟
آتانین دعاسی ،آنانین ناله سی.
«دعای پدر و ناله مادر».
آتانین دعاسی آنانین آهی.
«دعای پدر و آه مادر».
آتا اوت ایته ات وئرمزلر.
«به اسب علف و به سگ گوشت نده».
آتا مین ،آد قازان.
«بر اسب سوار شو و شهرت بطلب».
آتا،آنا رشوه سیز دوست دولار.
«پدر و مادر بدون هیچ چشم داشتی دوستت هستند».
آتا ائوینده اوگئی آنا _ار ائوینده قین آنا.
«در خانه ی پدر نامادری- در خانه ی شوهر مادر شوهر ».
آتان اوخ قایئتماز.
«تير پر تاب شده بر نمي گردد ».
آتی آت ایله باغلاسان همرنگ اولماسا هم خوی اولار.
«دو اسب را که یکجا ببندی اگر هم رنگ نشوند هم خوی هم میشوند».
آج تویوق یاتار یوخودا داری گورر.
«مرغ گرسنه در خواب ارزن میبیند».
آج قارئن آجی آیران.
«شکم گرسنه و دوغ تلخ(وعده های تو خالی)».
آجئن ایمانی اولماز.
«آدم گرسنه ایمان ندارد ».
آجئندان یاتیب گون اورتادا دوروب .
«از زور گرسنگی شب می خوابد و بعد از ظهر بیدار می شود».
آچیلمیان سفره نین بیر عیبی اولسا آچیلان سفره نین مین عیبی
اولار
«سفره ای که پهن نشده اگر یک عیب داشته باشد سفره پهن شده هزار عیب دارد ».
آخار سو یولونی تاپار.
«آب جاری راهش رو پیدا می کنه».
آختاران تاپار یاتان یوخودا گوره ر.
«کسی که جستجو کند پیدا میکند و کسی که بخوابد در خواب میبیند(جوینده
یابنده است )».
آدامئن آغزیندان سؤز آلیر.
«از دهان آدم حرف میکشد.»
آدامئن ان دانا یییجی سی السون بیر دانا دیییجی سی الماسئن.
« آدم ده تا نون خور داشته باشه ولی یه دونه غر زن نه»!
آدئن توتدون اوزو گلدی.
«اسمشو آوردی پیداش شد ».
آدئن ندی رشید بیرین دئ، بیرین ائشید.
«یکی بگو، یکی بشنو».
آرپا اکه ن بوغدا درمه ز.
«کسی که جو می کارد گندم درو نمی کند».
آز دانئش ناز دانئش.
«کم گوی و گزیده گوی».
آستا دانئش، اوستا دانئش.
«کم گوی و گزیده گوی».
آستا گئده ن یورولماز.
«کسی که آهسته میرود خسته نمیشود».
آسلانین ائرکه دیشی سی اولماز.
«شیر نر و ماده ندارد».
آش دی آشئن ایسپناغی.
«آش اگه آشه مربوط به اسفناجشه».
آغاج بار گتیردیکجه باش ایه ر.
«درختی که بارش بیشتر باشد بیشتر خم میشود».
آغاجی ایچیندن قورد یئیهر.
«کرم درخت را از درون میخورد».
آغانئن مالی چئخاندا نوکرین جانی چیخئر.
«از اموال آقا داره کم میشه جان نوکر داره در میاد(شاه می بخشد شیخعلی خان
نمی بخشد)».
آغریمایان باشا دستمال باغلامازلار.
«به سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند».
آغرییان دیشی چکل لر.
«دندانی را که درد میکند باید کشید».
آغزووا باخ تیکه کس.
«به اندازه دهانت لقمه بردار(پایت را به اندازه گلیمت دراز کن)».
آللاه ايكي قاپازي ، بير باشا وور ماز.
« خدا یک سرکوفت را به یک سر نمی زند».
آللاه باغلايان قاپئني ، هئچ كيم آچامماز.
«دری که خدا ببندد را هیچ کس نمیتواندباز کند » .
آللاه داغئنا باخار قار وئره ر .
« خداوند به کوه اش نگاه می کند برفش می دهد(خداوند به هر کسی به اندازه
لیاقتش میدهد، خلایق هرچه لایق)».
آللاه دغل بازا پای ورمز.
«خدا از فریب کاران حمایت نمی کند.»
آلچاقدا دایان که چیخاسان باشا.
«برای رسیدن به قله کوه باید از دامنه شروع کنی».
آلئنمئش تاپئلمئش دی.
«چیزی که خریده شده غنیمت است ».
آننیانا بیر تل ده نن آننییار.
«عاقل را یک اشاره کافیست ».